کد مطلب:28394
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:39
آيا فقه پاسخ گوي تمام نيازهاي جامعه است؟ اگر هست نقش عقل چيست ؟
الف) اصل ديانت (خداشناسي و رسالت و گرايش به معاد) با عقل به اثبات مي رسد. ب ) آنچه را عقل به طور قطع به اثبات رسانده، چنان نيست كه شارع مقدس آن را طرد نمايد؛ مثلاً 4 2*2 اين گونه نيست كه دين بگويد خير 2*2 مساوي 5 است يا مثلاً بداهت عقل اصل عليت را ثابت مي كند، آن وقت دين بگويد خير لزومي ندارد كه هر معلولي، علت بخواهد. ج ) آنچه را كه عقل به عنوان امر نيك يا زشت صد در صد قضاوت نمايد، مطرود شرع نيست؛ مثلاً قبل از هر چيز عقل زشتي دروغ و ظلم و خيانت را اعلام مي كند. حال شارع مقدس اين امر مسلم را نپذيرد و بگويد خير اين هر سه از افتخارات يك انسان است. يا عقل به نيكي و زيبايي صداقت و اخلاص پي برده يا عدالت و وفاي به عهد را ارزش و كمال انسان قلمداد كرده است. آن گاه شرع بگويد خير اينها زيبا نيست و... . هرگز چنين نخواهد بود. در اين جا شايسته است قبل از بررسي موارد ديگر، از كاربرد عقل در دين به برخي از متوني كه در راستاي ارزش عقل نقل شده اشاره شود. از امام صادق(ع) خطاب به هشام نقل شده كه فرمود: {Hيا هشام! انّ اللَّه علي الناس حجّتين: حجةً ظاهرةً و حجةً باطنةً: فامّا الظاهرة فالرّسل والانبياء و الائمّة عليهم السلام و امّا الباطنةُ فالعقول H}؛ {Mاي هشام! همانا كه خداوند بر مردم دو گونه حجت دارد: حجتي آشكار و حجتي پنهان؛ حجت آشكار او، رسولان، پيامبران و امامان هستند و حجّت پنهان عقول ايشان است M}»، {V(ابي جعفر محمد بن يعقوب الكليني «اصول كافي»، ج 1، ص 16)V}. و هم چنين باز از حضرتش خطاب به هشام چنين آمده كه: {Hيا هشام! انّ اللَّه تبارك و تعالي اكمل للنّاس الحجج بالعقول و نصر النبيين بالبيان H}؛ {Mاي هشام! همانا خداي متعال حجت ها را براي مردم، به وسيله عقل هاشان كامل كرد و انبيا را به وسيله بيان ياري نمودM}». باز از امام صادق(ع) در جاي ديگري نقل شده است كه مي فرمايد: {Hانّ اوّل الامور مبدأَها... العقل الّذي جعله اللَّه زينةً لخلقه و نوراً لهم. فبالعقل عَرَفَ العباد خالقهم و انّهم مخلوقون... و عرفوا الحسن من القبيح H}؛ {Mهمانا، آغاز و مبدأ امور، عقل است كه خداي متعال آن را زينتي براي خلق و نوري براي آفريدگان خويش قرار داده است. پس به وسيله عقل است كه بندگان خدا آفريدگار خويش را مي شناسند و به مخلوق بودن خويش پي مي برند... و نيز به وسيله آن، خوب را از بد تشخيص مي دهندM}». از روايات مذكور چنين برداشت خواهد شد كه: 1- اعتبار عقل عملي در كنار عقل نظري است؛ يعني، همان طوري كه با عقل نظري به خداشناسي، راهنماشناسي و معادشناسي نائل مي شويم و چنين شناختي تكليف ما را تعيين مي كند. هم چنين شناخت نيكي ها و نكوهيده ها، زيبايي ها و زشتي هاي عقل از ديدگاه شرع تكليف ما را روشن مي سازد. 2- با همه ارزشي كه عقل انسان دارد؛ ولي به گونه اي نيست كه همه قوانين و وظايفي را كه براي كمال و سعادت انسان ضروري است بتواند درك كند و نياز به پشتوانه نيرومند ديگري هم چون سفراي الهي و كتاب هاي آسماني نداشته باشد. 3- و از سوي ديگر استفاده مي شود كه ارسال پيامبران و فرستادن كتاب هاي آسماني بدان معنا نيست كه حتي ادراكات يقيني و بديهي عقل نيز حجت نباشد. 4- و در نهايت مي يابيم كه از ديدگاه شارع، ارزش وجودي افراد به ميزان سرمايه عقل و برد فكري آنهاست. د ) مورد ديگري كه پاي عقل به ميان مي آيد، در ملازمات است. فرض بفرماييد كه شارع چيزي را واجب فرموده است. طبيعي است كه هر امري مقدمات و شرايطي مي خواهد تا به وقوع بپيوندد. اگر فرمود وضو و غسل واجب است، بنابر اين تهيه آب و مقدمات آن نيز به داوري عقل سليم انسان واجب خواهد بود. اين جاست كه حكم شرع بر حكم عقل بار مي شود. هم چنين در مورد نهي و حرمت اگر چيزي از نظر شارع مقدس حرام و ممنوع شد، بديهي است كه مقدمات و شرايط آن نيز ممنوع مي گردد. ه) هر كجا كه عقل به درك مسائل نائل آيد، از ناحيه شرع نيز مهر تأييد خواهد خورد. ولي همه مي دانيم كه شعاع عقل در فهم بسياري از حقايق نارساست و در اين جاست كه حجت ظاهر و پيامبران الهي بايد به كمك انسان بشتابند. {A{/Bيُعَلِّمُكُمْ ما لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ {w17-21w}{I2:151I}*/}A}؛ {Mخداي سبحان به شما ياد داد آنچه را كه شما نمي توانستيد بفهميد و فرا بگيريدM}»، {V(بقره، آيه 239)V}. و) نكته حائز اهميت اين كه دين تضمين كننده احكام و دستورات عقلي است؛ بدين معنا كه وقتي عقل عملي ما فضايل اخلاقي را به عنوان وظايف انساني از ما درخواست مي كند، چه ضمانت اجرايي براي انجام چنين دستوراتي وجود دارد؟ گر چه در شرايط عادي وجدان اخلاقي مؤثر است ولي در نهايت و به ويژه در شرايط خاص اين ديانت است كه ما را وادار به انجام وظايف شرعي و از جمله وظايف عقل عملي خواهد ساخت. (پيرامون اين سؤال ر.ك: اصول الفقه «مظفر» جلد 2، ص 109 ؛ «دروس في علم الاصول» شهيد صدر، ص 289 و «درآمدي بر حقوق اسلامي» دفتر همكاري حوزه و دانشگاه، ص 327).
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.